غيبت نعمانى-ترجمه غفارى 444 (باب - 21)(آنچه در ذكر احوال شيعه به هنگام خروج قائم عليه السلام و قبل و بعد از آن آمده است)
(باب- 21) (آنچه در ذكر احوال شيعه به هنگام خروج قائم عليه السّلام و قبل و بعد از آن آمده است)
(1) 1- ابراهيم بن عبد الحميد گويد: كسى كه خود از امام صادق عليه السّلام شنيده براى من بازگو كرد كه آن حضرت مىفرمود: «هنگامى كه قائم عليه السّلام خروج كند كسى كه خود را از اهل اين امر مىپنداشته از اين امر خارج خواهد شد و (به عكس) افرادى چون خورشيد پرستان و ماه پرستان داخل در آن مىگردند. (يا اينكه كسى كه خود را اهل اين امر مىدانسته از آن خارج و ديگرى كه وى همانند پرستندگان آفتاب و ماه به نظر مىآمده در اين امر داخل خواهد شد». (2) 2- حريز از امام صادق عليه السّلام و آن حضرت از پدرش از علىّ بن الحسين عليهم السّلام روايت فرموده كه آن حضرت فرمود: «چون قائم قيام كند خداوند از هر مؤمنى بيمارى نقص و آفت را دور ساخته و نيرويش را بدو باز خواهد گردانيد».
غيبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 441
(1) 3- حبّه عرنىّ گويد: امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: «گوئى هم اكنون به شيعيانمان در مسجد كوفه مىنگرم كه خيمهها زدهاند و قرآن را بدان گونه كه نازل شده است به مردم مىآموزند، بدانيد كه قائم ما چون قيام كند آن مسجد را خواهد شكست و قبله آن را راست خواهد كرد».
ظاهرا در متن سقط دارد و به نظر مىرسد عبارت چنين بوده:
«اذا قام أقام كسره و سوّى قبلته»
(يعنى چون آن حضرت قيام كند خرابى آن را بازسازى و قبله آن را استوار خواهد ساخت». (2) 4- علىّ بن عقبة بن خالد از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود:
«گوئى شيعيان علىّ را مىبينم كه مثانى (قرآن) در دست ايشان است و مردم را [از نو] تعليم مىدهند» (و ظاهر «المثاني» تصحيف «المثال» است). (3) 5- أصبغ بن نباته گويد: شنيدم علىّ عليه السّلام مىفرمود: «گوئى به عجم مىنگرم كه خيمههايشان در مسجد كوفه است و به مردم قرآن را همان گونه كه نازل شده است
غيبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 442
مىآموزند، عرض كردم: اى امير مؤمنان مگر (اكنون قرآن) همان گونه كه نازل شده نيست؟ فرمود: نه، هفتاد تن از قريش با نام خودشان و نامهاى پدرانشان از آن محو شده است، و ابو لهب نيز جا گذاشته نشده مگر به منظور سرزنش رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله زيرا او عموى آن حضرت است» «1». (1) 6- جعفر بن يحيى از پدرش، از ابى [عبد اللَّه] جعفر [بن محمّد] عليهما السّلام چنين روايت كرده كه آن حضرت فرمود: «چگونه خواهيد بود هنگامى كه ياران قائم عليه السّلام خيمهها در مسجد كوفان زده باشند، سپس فرمانى تازه بر ايشان بيرون آورده شود، امرى نوين كه بر عرب سخت گران است». (2) 7- ابو الصّباح كنانى گويد: «نزد امام صادق عليه السّلام بودم، پيرمردى بر آن حضرت وارد شد و گفت فرزندم مرا نافرمانى كرده و [برادرانم] به من ستم نمودهاند پس امام صادق عليه السّلام فرمود: مگر نمىدانى كه حقّ را دولتى است و باطل را دولتى كه هر يك از آن دو در دولت رقيبش (آن ديگرى) ذليل است [پس هر كه آسايش دولت باطل به او رسد در دوران دولت حقّ از او قصاص مىشود]».
غيبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 443
(1) 8- محمّد بن جعفر بن محمّد عليهما السّلام از پدر خود (امام صادق عليه السّلام) روايت كرده كه فرمود: «هنگامى كه قائم قيام كند در كشورهاى روى زمين كسانى را بر مىانگيزد، در هر سرزمين يك نفر را، و به او مىگويد: فرمان تو در كف دست تو است، هر گاه كارى براى تو پيش آمد كه آن را نفهميدى و ندانستى چگونه در آن حكم كنى، به كف خود بنگر و به آنچه در آن (مكتوب) است عمل كن، فرمود: و سپاهى به قسطنطنيّه گسيل مىدارد و چون آنان به كنار خليج برسند بر قدمهاى خويش چيزى نويسند و بر روى آب روان شوند پس چون روميان ايشان را بنگرند كه بر آب راه مىروند گويند: اينان كه اصحاب اويند اين چنين بر آب گام بر مىدارند پس او خود چگونه خواهد بود؟ در اين هنگام دروازههاى شهر را براى آنان مىگشايند و آنان داخل آن شهر مىشوند، و در آنجا آنچه بخواهند دستور مىدهند». (2) 9- أبان بن تغلب گويد: شنيدم امام صادق عليه السّلام مىفرمود: «جهان از ميان نمىرود
غيبت نعمانى-ترجمه غفارى، ص: 444
تا آنگاه كه آواز دهندهاى از آسمان آواز برآورد: «اى اهل حقّ گرد هم آئيد» پس همگى در يك قطعه زمين فراهم آيند، باز مرتبهاى ديگر آواز دهد: «اى اهل باطل گرد هم آئيد» پس آنان نيز بر قطعه زمينى جمع شوند، عرض كردم: آيا اينان مىتوانند به ميان آنان در آيند؟ فرمود: نه به خدا قسم، و اين همان فرمايش خداى عزّ و جلّ است كه:
«خداوند هرگز مؤمنان را بر آنچه شما هستيد وانگذارد تا آنگاه كه ناپاك را از پاك جدا سازد». (1) 10- ابو بصير گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: «هر يك از شما بايد براى خروج قائم آماده كند هر چند يك تير، كه خداى تعالى هر گاه از نيّت او آن را بداند اميدوارم كه در عمر او تأخير اندازد تا آنكه قائم را درك كند [و از ياران و ياوران او باشد]».
نظرات شما عزیزان: